تورم فزاینده، بحران معیشت، دارو و درمان گران و متناسب نبودن حقوق بازنشستگی و هزینههای جاری در ایران بسیاری از سالمندان را به کار در تاکسیهای اینترنتی وادار کرده است. بررسیهای میدانی نشان میدهد تعداد قابلتوجهی از رانندگان تاکسیهای اینترنتی افراد بالای ۶۰ سالاند؛ پدیدهای که از تشدید ناتوانی دولت در تامین حداقل رفاه سالمندان حکایت دارد و از روند روبهگسترش فقر در سالمندی تصویری روشن ارائه میدهد و شهری را توصیف میکند که در آن، سالمندان برای تامین نیازهای اولیه مثل خوراک و دارو و درمان مجبورند ساعتهای طولانی در هوای آلوده و ترافیک، مسافرکشی کنند.
مسافرکشی در ۷۱ سالگی با پراید ۲۰ سال قبل
احمد آقا بهتازگی وارد هفتادویکمین سال زندگیاش شده است. او که حالا دو پسر، یک دختر و پنج نوه دارد، در میانه دهه ۱۳۵۰، هنگامی که برای گذراندن دوره خدمت سربازی از روستای زادگاهش در یکی از استانهای مرکزی ایران به تهران آمد، تصمیم گرفت برای همیشه در پایتخت بماند و کار کند. پس در یک کارگاه آهنگری در تهران مشغول به کار شد. پس از مدتی نیز ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. احمد آقا در آن سالها که جوان بود، هم سخت کار میکرد، اما به قول خودش، چرخ زندگی میچرخید: «مثل حالا نبود که هرچه میدویم، باز هم هشتمان گرو نهمان است، کار میکردیم، تفریح هم داشتیم، پسانداز هم میکردیم.»
او درباره آن سالها میگوید: «در سالهای میانی دهه ۱۳۶۰ موفق شدم در یکی از محلههای نسبتا خوب تهران، خانهای دو طبقه بخرم. آن روزها به این فکر میکردم که من کار دولتی و حقوق بازنشستگی ندارم، پس باید برای دوران پیریام، زمانی که دیگر نمیتوانم کار کنم، چارهای بیندیشم. تصورم این بود که در سالخوردگی، بچهها سر خانه و زندگی خودشان میروند، من هم یک طبقه را اجاره میدهم و با پول اجارهاش همراه همسرم زندگی میکنیم.»
اما زندگی آنگونه که احمد آقا پیشبینی کرده بود، پیش نرفت. وقتی فرزندانش در دهه ۱۳۸۰ به نوبت ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند، احمد آقا ابتدا مجبور شد پسر بزرگترش را در طبقهای که برای اجاره دادن خریده بود، اسکان دهد، چرا که او از پس هزینه اجارهخانه برنمیآمد. چند سال بعد، فشار اقتصادی بر دختر و پسر دیگرش نیز چنان بالا رفت که احمد آقا ناگزیر شد، موتورخانه در طبقه زیرین را هم به واحد مسکونی تبدیل کند، تا پسر دیگرش را در آنجا اسکان دهد. مدتی بعد هم واحدی را که به پسر بزرگش داده بود، به دو نیمه تقسیم کرد تا دختر و دامادش را نیز در همان خانه اسکان دهد. چون هیچکدام آنها از پس اجارههای سرسامآور برنمیآمدند.
حالا احمد آقا مانده است و دوران سالمندی بدون هیچ حمایتی از نوع حقوق بازنشستگی و بیمه. خود و همسرش با انواع بیماریهای جسمی از دیابت و فشار خون گرفته تا مشکلات گوارشی دستوپنجه نرم میکنند و او که برای تامین هزینههای زندگی و دارو و درمان مجبور است در تاکسی اینترنتی کار کند، میگوید: «گاهی وقتها پیش میآید که حتی پول خرید داروهایمان را هم نداریم.»
احمد آقا با یک پراید مدل ۱۳۸۴ در یک تاکسی اینترنتی کار میکند؛ روزانه چهار، پنج و گاهی تا هشت ساعت. دستانش مدام میلرزد و هنگام رانندگی فشار زیادی را تحمل میکند. زانوهایش همپ درد میکند، اما جز کار کردن چارهای ندارد؛ نه درآمد دیگری دارد و نه فرزندانش در وضعیتیاند که بتوانند از پدر و مادر سالمندشان حمایت کنند.
بحران تامین مخارج درمان در آستانه ۷۰ سالگی
صمد آقا، ۶۸ ساله و بازنشسته یکی از ادارات دولتی، ساکن خیابان میرداماد تهران است. او طی نزدیک به دو دهه، پس از پایان ساعت کارش، مقابل یکی از بیمارستانهای نزدیک محل کارش میرفت و از آنجا مسافرکشی میکرد. صمد آقا سرانجام از آن اداره دولتی بازنشسته شد، اما به قول خودش، انگار قرار نیست از کار مسافرکشی بازنشسته شود. او هنوز هم روزی چهار تا شش ساعت با ماشین کار میکند، زیرا حقوق بازنشستگیاش کفاف تامین هزینههای زندگی، رفتوآمد نوهها، هزینههای درمان و اجاره خانه را نمیدهد.
با این حال، صمد آقا این روزها دلهره عجیبی نیز دارد، زیرا خبر رسیده است که رانندگان تاکسیهای اینترنتی باید حتما بیمه شوند و چنانچه این اتفاق بیفتد، تامین اجتماعی حقوق بازنشستگی صمد آقا و افرادی مانند او را قطع میکند.
او میگوید: «حقش بود که در این سن و سال، بیشتر استراحت کنم، مسافرت بروم، با خانواده وقت بگذرانم نه اینکه با این هوای آلوده ساعتها رانندگی کنم و باز هم فقر به گوشت و استخوانم رسیده باشد.»
مسافرکشهای سالمند و دستان لرزان
مریم وکیل دادگستری است و در تهران زندگی میکند. او بهواسطه شغلش، روزانه به مناطق مختلف شهر رفتوآمد دارد و برای آنکه سریعتر به کارهایش برسد، معمولا از تاکسیهای اینترنتی استفاده میکند. او بر اساس مشاهدات روزانهاش در تهران به ایندیپندنت فارسی میگوید: «میتوانم با قطعیت بگویم تعداد افراد در سنین حدود ۶۰ تا بالای ۷۰ سال که در تاکسیهای اینترنتی کار میکنند، بهطور چشمگیری افزایش یافته است.»
این وکیل دادگستری با بیان اینکه روزانه دستکم یک یا دو راننده سالمند شاغل در تاکسیهای اینترنتی میبیند، تاکید میکند بیشتر این افراد شرایط جسمی مساعدی ندارند، دستشان میلرزد، تپش قلب دارند و اوضاع روحیوروانیشان هم تعریفی ندارد. اغلب آنها با خودروهای مدلپایین و فرسوده مشغول رانندگیاند و بسیاری از آنها حتی کار کردن با اپلیکیشنهای تاکسی اینترنتی را هم خوب بلد نیستند، اما ناچارند این کار را با سختی انجام دهند تا بتوانند هزینههای زندگیشان را تامین کنند.
سالمندان در نوبت اشتغال اجباری
روایت دو راننده سالمند تاکسی اینترنتی و یک وکیل دادگستری در تهران تصویری معنادار از رخدادی نگرانکننده در جامعه امروز ایران است که نشان میدهد نابسامانیهای اقتصادی سالمندان را به جایی رسانده است که بهرغم مشکلات جسمانی ناچارند برای تامین هزینههای معاش و درمان خود همچنان بهسختی کار کنند.
تازهترین دادهها نشان میدهد تعداد رانندگان فعال تاکسیهای اینترنتی در ایران از مرز ۱۵ میلیون نفر گذشته است؛ رقمی که حتی از مجموع رانندگان «اوبر» بهعنوان بزرگترین شرکت تاکسی اینترنتی جهان نیز بیشتر است. اوبر در بیش از ۱۰ هزار شهر جهان فعالیت میکند و حدود هشت میلیون راننده دارد، اما تعداد راننده تاکسیهای ایران بهتنهایی، از این عدد پیشی گرفته است.
این آمار بحران ساختاری در اقتصاد ایران را به نمایش میگذارد و علامت آشکاری از کمبود فرصتهای شغلی پایدار و فرسایش بخشهای اقتصادی مولد است. در این شرایط، پلتفرمهایی که قرار بود مکمل بازار کار باشند، اکنون به پناهگاه اضطراری میلیونها نفر تبدیل شدهاند که در شرایط نابودی شغلهای رسمی، جز پیوستن به این بازار راهی ندارند.
نکته قابلتامل اینکه بخش قابلتوجهی از رانندگان تاکسیهای اینترنتی پیشتر در مشاغلی با ارزش افزوده بالاتر مانند صنایع تولیدی، خدمات فنی یا فعالیتهای تخصصی مشغول بودهاند، اما رکود اقتصادی، تحریمها، تعطیلی واحدهای صنعتی، تنزل دستمزدها و کاهش ظرفیت جذب نیروی کار در بخشهای رسمی، بسیاری از این افراد را به سمت مشاغلی سوق داده است که با وجود ظاهر ساده، از نظر جسمی و روانی بسیار فرسایندهاند.
مسئله با اهمیت دیگر اینکه رانندگان تاکسیهای اینترنتی ایران تنها حدود سه تا چهار میلیون سفر روزانه انجام میدهد، در حالی که اوبر بیش از ۳۰ میلیون سفر را مدیریت میکند. این شکاف بزرگ نشان میدهد که ارزش افزوده و بهرهوری در پلتفرمهای ایرانی بهمراتب کمتر است و رانندگان برای رسیدن به حداقل درآمد، مجبورند ساعتهای طولانیتری در خیابانها کار کنند. بخش تاسفآورتر ماجرا آنجا است که تعداد زیادی از این رانندگان را سالمندانی مثل احمد و صمد تشکیل میدهند.
پس از اینکه دولت چهاردهم لایحهای را با الزام بیمه تامین اجتماعی رانندگان تاکسیهای اینترنتی به مجلس فرستاد و برخی نمایندگان مجلس نیز بهشدت از آن دفاع کردند، این نگرانی در میان بازنشستگان شاغل در تاکسیهای اینترنتی ایجاد شد که احتمالا با پرداخت حق بیمه دوباره، حقوق بازنشستگی آنها از مشاغل پیشین قطع خواهد شد.
پس از آن بود که محمدابراهیم جواهری، معاون حقوقی و پارلمانی سازمان تامین اجتماعی، اعلام کرد مستمری بازنشستگان به دلیل کار در تاکسیهای اینترنتی قطع نخواهد شد، خبرگزاری دولتی ایرنا نیز این خبر را با افتخار و تحت عنوان «خبر خوب» برای بازنشستگان منتشر کرد، اما سایت رویداد۲۴ در گزارشی، به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: «این سخن شاید در ظاهر نوعی تسهیلگری باشد، اما در واقع آینه تمامنمای شرایطی است که بازنشستگان ایرانی را پس از سالها کار و پرداخت حق بیمه، به ناچار دوباره وارد چرخه کار کرده است؛ آن هم در مشاغلی که هیچ تناسبی با شان و سابقه کاری آنان ندارد.»
در ایران، میانگین حقوق بازنشستگان حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان است، در حالی که هزینه زندگی شهری برای یک خانوار متوسط بیش از ۳۰ میلیون تومان براورد میشود. خدمات رفاهی ویژهای نیز وجود ندارد و بسیاری از بازنشستگان در تامین هزینه درمان، اجاره و معیشت روزمره مشکل دارند. در چنین شرایطی، اعلام خبر «اشتغال بازنشستگان در تاکسیهای اینترنتی بدون قطع مستمری» نه نشانه حمایت، بلکه اعتراف به بحرانی است که سالها انکار میشد؛ بحرانی که در آن بازنشستگی دیگر به معنای پایان کار نیست، بلکه آغاز فعالیت در یک شغل تازه برای بقا است.

